کد مطلب:243929 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:124
پول فروش زمین
[283] 2 - و نیز آورده است:
محمد بن عیسی بن عبید از علی بن مهزیار اهوازی، روایت كرده كه گفت: به امام جواد علیه السلام عرض كردم: فدایت شوم! زمینی در اختیار دارم كه خریدار و فروشنده قبلی آن، از كشاورزان و سلاطین بوده اند و در معاملات خود، قید می كرده اند كه هر جریب با چه اندازه طعام معاوضه شود؛ آیا چنین معامله ای صحیح است؟
راوی گفت: حضرت در جوابم فرمود: زمین را با طلا مبادله كنید.
راوی گفت: عرض كردم: مردم ما، فقط به همین صورت خرید و فروش می كنند؛ آیا جائز
[ صفحه 208]
است ابتدا وجه نقد بگیرم؛ سپس آن را با طعام معاوضه كنم؟
راوی گفت: حضرت فرمود: چه فایده دارد، وقتی وسیله ی مبادله، همان طعام است.
راوی گفت: عرض كردم: البته داد و ستد، جز به همین صورت در ملك شما و ملك خودم امكان ندارد؛ سپس علی (علی بن مهزیار) به من (محمد بن عسی بن عبید) گفت: زمینی از او و زمینی از خودم، در اختیار من است؛ و علی برای حضرت گفت: متاسفانه هر دو ضرر و زیان می دهند؛ منظورش این است كه در ملك او و در ملك خودش، معامله ای جز به همان صورت ممكن نیست.
راوی گفت: در این هنگام حضرت به من فرمود: در این معامله، به تو توسعه دادم.
از راوی پرسیدم: این توسعه، تنها از آن تو بود؛ یا به تمام شیعیان تعلق داشت؛ در جوابم گفت: پشیمان شدم كه این مجوز را برای همه ی شیعیان در خواست نكردم پس گفتم (محمد بن عیسی بن عبید): فلسفه ی این توسعه ضرورت است؟
: گفت (علی بن مهزیار): آری. [1] .
محمد بن عیسی بن عبید از علی بن مهزیار اهوازی، روایت كرده كه گفت: به امام جواد علیه السلام عرض كردم: فدایت شوم! زمینی در اختیار دارم كه خریدار و فروشنده قبلی آن، از كشاورزان و سلاطین بوده اند و در معاملات خود، قید می كرده اند كه هر جریب با چه اندازه طعام معاوضه شود؛ آیا چنین معامله ای صحیح است؟
راوی گفت: حضرت در جوابم فرمود: زمین را با طلا مبادله كنید.
راوی گفت: عرض كردم: مردم ما، فقط به همین صورت خرید و فروش می كنند؛ آیا جائز
[ صفحه 208]
است ابتدا وجه نقد بگیرم؛ سپس آن را با طعام معاوضه كنم؟
راوی گفت: حضرت فرمود: چه فایده دارد، وقتی وسیله ی مبادله، همان طعام است.
راوی گفت: عرض كردم: البته داد و ستد، جز به همین صورت در ملك شما و ملك خودم امكان ندارد؛ سپس علی (علی بن مهزیار) به من (محمد بن عسی بن عبید) گفت: زمینی از او و زمینی از خودم، در اختیار من است؛ و علی برای حضرت گفت: متاسفانه هر دو ضرر و زیان می دهند؛ منظورش این است كه در ملك او و در ملك خودش، معامله ای جز به همان صورت ممكن نیست.
راوی گفت: در این هنگام حضرت به من فرمود: در این معامله، به تو توسعه دادم.
از راوی پرسیدم: این توسعه، تنها از آن تو بود؛ یا به تمام شیعیان تعلق داشت؛ در جوابم گفت: پشیمان شدم كه این مجوز را برای همه ی شیعیان در خواست نكردم پس گفتم (محمد بن عیسی بن عبید): فلسفه ی این توسعه ضرورت است؟
: گفت (علی بن مهزیار): آری. [1] .
[1] همان: 228 ح 996.